عيد سعيد غديرخم راپيشاپيش به آقا وسرورمان مهدي موعود امام زمان (عج) وتمامي مسلمانان ورهپويان حقيقي مكتب علوي تبريك وتهنيت عرض مي نمايم
مطالب چند درباره غديرخم وخلافت اميرمومنان علي عليه السلام
درغديرخم : حادثه اي رخ داد كه مي توانست سعادت ا بدي بشريت را تضمين كند و براي هميشه , انسانها را از ضلالت و گمراهي نجات بخشد , به اين جهت , داستان غدير يك قصه تاريخي خاص نيست كه زمان آن گذشته باشد و همين طور يك حادثه شخصي نيز نيست كه پيامبر فقط علي (ع ) را به عنوان وصي خود (آنچنان كه شيعيان مي گويند) و يا به عنوان محبوب جامعه اسلامي (آنچنان كه اهل سنت مدعي هستند) معرفي نموده و در نتيجه تاريخ مصرف آن گذشته باشد , بلكه در غدير خم تاريخ كل بشريت رقم خورد , چرا كه امامت امامان در طول تاريخ مطرح و تبيين شد , حقيقتي كه از اميرمومنان آغاز مي شود و به مهدي صاحب الزمان (عج) منتهي مي گردد.
درسال دهم هجرت وقتي كه حضرت محمد (ص) بعد ازسالها تلاش وزحمت درراه گسترش وتبليغ دين مبين اسلام ازآخرين سفرخويش ازمكه معظمه برمي گشت رسالتي ديگري را دريافت نمود كه براي تكميل وادامه راه پرخطراسلام نوپا ومحصوربه جزيرت العرب بسيارمهم وحياتي بود .
اين رسالت چيزي نبود جزتعيين يك جانشين ورهبر آگاه وتوانا كه بعد ازپيامبرعظيم شان بتوا ند راه ا ورا ادا مه دهد ونهال نو پاي اسلام را كه درميان امپراطوري هاي رم وايران اين دوقدرت بزرگ دنيا قد برافراشته به درختي تنومندي تبديل نمايد .
اكنون او به جانشيني نيازدارد كه بتواند بهترازهمه اين وظيفه خطيرراانجام دهد وسكان داركشتي اسلام درميان امواج پرخروش مسيحيت وزردشتي باشد .
بله رسالت جديد او يعني تعيين يك رهبربه تمام معني براي جهان اسلام وتمام آزاد انديشاني كه آرزوي چنين مقتدي ورهبري رادارد به همين مناسبت بود
كه جبرئيل برپيامبرنازل شده واين پيام مهم راكه ازجانب خداوند داشت به اوبيان نمود. حضرت محمد (ص) دستورفرمودند تا همه ي كاروانيان درمكاني بنام خم غديركه دركنارچشمه ي بود جمع گردند وشاهد اين قضيه حياتي ومهم باشند تا هم ماموريت خود راانجام داده وهم حجت رابرآنان تمام نمايد
بعد ازين كه تمام حاجيان وكاروانيان دركنارهم جمع گشتند بدستورپيامبرمنبري رادرست نمودند تا قابل رويت براي جمعيتي كثيري باشد كه درآنجا گرد آمده بودند وبعد پيامبربزرگواراسلام بربالاي آن منبررفته وبعد ازحمد وسپاس خداي بزرگ خطاب به مردم فرمودند اي مردم تاحالابراي شما چگونه پيغمبري بوده ام ؟ همه جواب دادند ما همه ازشما راضي هستيم شما ماراازجهالت وگمراهي نجات داديدوبه سوي حق رهنمون ما شديد ما هرچي داريم ازاثرتلاش وزحمات بي شايبه شما مي باشد
پس فرمود اي مردم حال كه مراهمه قبول داريد بدانيد وآگاه باشيد كه براي من ازجانب پروردگارمهربان وحي امده تا بهترين كس شمارابه عنوان جانشين خود انتخاب نمايم
وسپس درميان آن جمعيت انبوه نام علي رابه زبان مبارك خود جاري نموده وايشان رابه نزد خود فراخواند ودست مبارك علي را بالانموده فرمود (اي مردم هركس كه من مولاوصاحب اختياراوهستم پس ازمن اين علي ولي وامام اوخواهد بود . بارخدايابادوستان علي دوست باش وبادشمنان او دشمن )
آري بدينصورت بعد ازختم رسالت آخرين رسول ، اولين امام وجانشين وخليفه بلافصل او اين وظيفه سنگين رابردوش گرفته واين كاروان سردرگم بشريت راقافله سالارگشت ،
آري چنين بود كه حضرت علي (ع) درين روزمبارك به جانشيني خاتم پيامبران برگزيده شد وسلسله ا مامت بعد ازختم نبوت آغازگرديد تا بعد ازپيامبراسلام تلاشها وزحمات را كه آن حضرت درطول عمربابركت خويش كشيده بود بدون نتيجه نمانده واسلام ناب محمدي آنچنان كه خداوند ميخواهد پابرجا وبدورازهرگونه تحريف باقي بماند
اما سئوال اينجاست كه چرا بعد ازرحلت پيامبراسلام باوجود آن همه تا كيدي كه آن حضرت نسبت به اين قضيه نموده بود بازهم يك عده ازكساني كه درآن روزتاريخي حضورداشتند وجزاولين كساني بودند كه مقام عظمي ولايت رابه اميرالمومنين حضرت علي عليه سلام تبريك گفتند ولايت آن حضرت راقبول نكرده وجانشيني امام علي راكه درروزغديرخم به خواست خداوند بزرگ (ج) به وسيله حضرت محمد (ص) درحضورصدها هزارنفراعلام گرديد كتمان نمودند ومساله جانشيني را به شورگذاشتند
ودرنهايت به هرترتيبي كه بود اين حق مسلم حضرت علي را غصب نموده وباعث شدند تا شخصيت بزرگ وبي همتاي امام علي خانه نشين شود تا به نظرخود آنها بتواند تشنگان عدالت ورهپويان حقيقت رابراي هميشه ازوجود خورشيد عالم تاب همچون علي ابن ابيطالب محروم نمايند .
ولي برخلاف آرزوهاي كوربينانه آنها بازهم كساني كه تشنه عدالت وحقانيت بودند ازهرگوشه وكناردنيا به دنبال حضرت علي (ع) راه افتادند تابتوانند ازاقيانوس بيكران علم وكرامت ،حلم وشجاعت ، زهد وتقواي آن يگانه ابرمرد دوران استفاده كنند .
وتا دنيا باقي است چشم حقيقت ياب بني بشربه دنبال علي واولاد علي خواهند بود
جرج جرداق نویسنده و پژوهشگر مسیحی:
" آيا از فرمانروايي خبر داري که خود نان سير نخورد زيرا که در کشور او کساني يافت مي شدند که با شکم سير نمي خوابيدند و جامه نرم نمي پوشيدند؟(زيرا در ميان ملت کساني بودند که لباس خشن و درشت مي پوشيدند) و درهمي را اندوخته خود نساخت؟ و به فرزندان و ياران خود هم وصيت کرد که غير از اين راه و روش نپيمايند. برادر خود را به خاطر يک دينار - که بدون حق از بيت المال طلب مي کرد - مورد بازخواست قرار داد و پيروان و فرمانداران خود را به خاطر يک گرده نان که به عنوان رشوه از ثروتمندي گرفته و خورده بودند، تهديد کرد و به محاکمه و دادگاه کشانيد