جهانی شدن وقوم گرایی

حسین ایوبی

دانشجوی علوم سیاسی

جهانی شدن به عنوان یک پدیده مسلط وغالب توانسته مرزها وجغرافیای وسیعی را با سرعت هرچه تمامتر درنوردیده وحکومت های ملی و اقتدارگرای داخلی را تضعیف نماید. از سوی دیگر جهانی شدن وپدیده جهان گستری با شکستن پوسته های محکم و رسوخ ناپذ یر فرهنگ های بومی وقبیله ای واطلاع رسانی سریع در تمام نقاط دنیا باعث تحول و تغییر در اندیشه ها، افکارو باورهای موجود در این نقاط گردیده وبا تبلیغ وترویج فرهنگ واحد جهانی  این گروههای انسانی جدا ومتفاوت از لحاظ اندیشه ای را به سوی یکسو نگری وفرهنگ واحدجهانی رهنمون گردیده است.

دراین میان یکی از پدیده های که به نحوی احیای دوباره خودش را هم مدیون ومرهون جهانی شدن میداند وهم درمقابل توسعه وپیشرفت جهانی شدن از خود مقاومت نشان می دهد قومیت وقوم گرایی می باشد . گرچند قوم گرایی تاریخ بس طولانی تر و قدیمی تر از پدیده نوظهوری بنام جهانی شدن را دارا می باشد، اما  باتوجه به جهان شمولی و قدرت روبه گسترش اندیشه جهانی شدن قومیت وقوم گرایی نیز همانند بسیاری دیگر از پدیده ها وایدولوژی های موجود تحت تاثیر جهانی شدن قرارگرفته است. بنابراین دراین مقاله سعی گردیده تا ابتدا درمورد قوم  و ویژگیهای قومی توضیح داده شده وسپس تاثیرپزیری قومیت از جهانی شدن را مطرح نمایم .

تحول جدید در احیا و رویکرد قوم گرایی را که در طول سالهای حکومت های ملی وملیت گرایی به حاشیه رانده شده بود می توان در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم همزمان با شروع موج سوم حکومت های ملی (انقلاب دراطلاعات)مشاهده کرد. همچین در همین  دوره بود که برای اولین بار واژه جهان سوم توسط یک دانشمند فرانسوی بنام آلفرد سو وی نیز در رابطه با کشورهای تازه استقلال گرفته از چنگ استعمار مورد استفاده قرارگرفت. کاربرد قومیت هم درست درمقابل حکومت های ملی وملیت بکاربرده شد.

قومیت وقوم گرایی

تعریفهای هم که دراین زمان توسط دانشمندان در رابطه با قوم گرایی مطرح گردید شامل دو رویکرد متفاوت می باشد که دسته اول قوم را پدیده  خونی ،تباری ونژادی بیان می کند ودسته دوم برارزشهای مشترک ،اهداف مشترک و نمادها تاکید دارد که درزندگانی جمعی طولانی مدت به دست آمده است.

ماکس وبردرمورد گروههای قومی معتقداست: "این گروههای انسانی دارای باورهای ذهنی به اجداد مشترک هستند، باورهای که دلیل آن می تواند شباهت های فیزیکی ،رسوم ،حافظه وخاطرات مشترک باشد که بایکدیگر درکوچ بوده ویا سکونت داشته اند"

فرد ریک باریس درمورد قوم می گوید:" قوم یک مجموعه اجتماعی تمایز یافته بسته وپایدارمعرفی می شود که ریشه های خود را درگذشته  ای اسطوره ای تصورمی کند. گروه قومی معمولا دارای یک نام،آداب ورسوم وارزشهای مشترک است"

نکته دیگری که درشناسایی قومیت ها مهم وضروری می باشد،خصوصیات و ویژگیهای قومی باشد که تقریبا درتمامی اقوام بطوریکسان بوده و اقوام مختلف دنیا بطور عموم ازین خصوصیات برخوردارهستند. این خصوصیات عبارتند از

1-      نیاکان مشترکواقعی یا اسطوره ای: نیاکان می تواند هم واقعی باشد وهم اینکه درپاره از زمان بعضی از اقوام پیشینه خودرا به یک فرد اسطوره ای واحد می رساند.

2-      نام مشترک

3-      سرزمین مشترک

4-      زبان مشترک

5-      آداب ورسوم مشترک

6-      احساس تعلق به یک گروه واحد

رویکرد های قومی

آنتونی اسمیت  دو رویکرد کلی برای قومیت درنظرگرفته که عبارتند از

1-      اصل گرایان: که قومیت را ناشی ازپیوند ها واحساس های اصیل وحتی ذاتی وطبیعی میدانند که فراتر از مقاطع زمانی قرارمی گیرد، وهمیشه وجود داشته است. اصل گرایان خود نیز به دو دسته اصل گرایان تند رو واصل گرایان میانه روتقسیم می گردد که هرکدام بارویکرد خود از قوم تعاریف وبرداشتهای مختلفی را دارامی باشد.

الف: اصل گرایان تند رو معتقد هستند که قومیت جنبه جهان شمول وطبیعی داشته وآن را می توان فراتر از مقاطع زمانی درنظر گرفت،همچنین اینها از نگاه تعریفی قومیت را براساس معیار ماکس وبر که همان خون،نژاد وتبارمشترک باشند معرفی می کند. این رویکرد با مخالفت دانشمندان مردم شناسی مواجه گردیده ومورد قبول آنها نمی باشد اما نخبگان سیاسی همیشه از این نوع احساسات قومی وقبیله ای برای بدست آوردن اهداف خود استفاده نموده است.

ب: اصل گرایان میانه رو: میانه روها قومیت را از دیدگاه دیگری مطرح می کند اینها باورمند هستند که قومیت زمانی شکل می گیرد که جماعتی انسانی با اهداف مشترک،فرهنگ مشترک ،نمادها،نشانه ها ویک نیایی مشترک اسطوره ای در دراز مدت شکل بگیرد.  

2-      ابزارگرایان: رویکرد دیگری که درین جا مطرح می باشد رویکرد ابزارگرایانه می باشد براساس این رویکرد قومیت مفهوم ذاتی وطبیعی وحتی لزوما یک نوع اشتراک درباورهای ذهنی در دراز مدت هم نیست بلکه یک پدیده سیاسی می باشد که نخبگان سیاسی برای بدست اوردن مقاصد خودشان این مساله را پردازش داده است. گروهی نیز به این باورند که قوم گرایی نه تنها یک پدیده تاریخی با قدامت طولانی می باشد بلکه یک پدیده مدرن و امروزی می باشد که همزمان با تشکیل حکومت های ملی به وجود آمد. به عقیده این دسته از ابزارگرایان کشورهای استعمارگر برای بدست آوردن مستعمره هرچی بیشتر وتسلط بر سرزمینهای دیگر مساله قومیت را مطرح وبا پشتیبانی وحمایت از یک قوم دریک کشور مستعمره پایه های استعمار خود را مستحکم نمودند.

تاثیرپزیری قومیت وقوم گرایی از جهانی شدن

باتوجه به توضیحات مختصری که درباره قومیت وقوم گرایی دربالاذکر گردید وهمچنین با توجه به توسعه وگسترش روز افزون جهانی شدن وتاثیرپزیری قوم گرایی از جهانی شدن را می توان  درسه سطح کلی مطرح کرد. به عبارت دیگر جهان گستری وایده جهانی شدن در کشورهای دارای حاکمیت ملی با این تغییرات بنیادین باعث تاثیر گذاری در قوم گرایی گردید.

1-      تضعیف دولت ملت: اولین عاملی که باعث تاثیرپزیری قوم گرایی از جهانی شدن قابل بحث می باشد تضعیف حکومت های ملی می باشد. به باور اندیشمندان، دوران حکومت های ملی مطلقه دیگر به پایان رسیده مخصوصا حکومت های جهان سوم و تازه آزاد شده از چنگ استعمار،چون این حکومت ها دیگر قادر به تامین آسایش وتوسعه ورفاه شهروندان خودشان نمی باشد ونیروهای فراملی (نهاد های بین المللی وشرکت های چند ملیتی ) ونیروهای فرو ملی (قومیت ها وخرده فرهنگ ها) نیز با فشار آوردن بر حکومت ملی باعث تسریع بخشی در تضعیف حکومت های ملی گردیده است. که این تضعیف دولت ملت ها خود با رشد قومیت گرایی عجین می گردد.

2-      رشد وتقویت هویت خواهی های قومی: هویت قومی نیز بربنیاد شناسه های فرهنگی (زبان،مذهب وآداب ورسوم ) تعریف می شود که این درک تجربه مشترک از بی عدالتی وبه حاشیه رانده شدن ها هویت خواهی های قومی را به بارمی آورد. جهانی شدن بصورت مستقیم وغیر مستقیم به هویت خواهی قومی دامن خواهد زد. جهانی شدن باایجاد تغییر درجهت گیریها ونگرش طبقات مختلف از سمت موضوعات سیاسی ،اجتماعی به مسایل فرهنگی هویت خواهی های قومی را بصورت برجسته مطرح کرده وآنقدربرجسته می سازد که  یکی از چالشهای آینده حکومت های ملی خواهد بود.

3-      خلق جوامع مجازی: دیوید جی معتقد است که جوامع قومی درطول زمان طولانی شکل گرفته است اما جوامع قومی مجازی یکی از دستاورد های جهانی شدن می باشد که نه تنها قدیمی وتاریخی نیست بلکه یک امر کاملا جدید و مدرن می باشد. به عقیده دیوید جی جامعه مجازی براثر فناوری وپیشرفت تکنولوژی اطلاعاتی به وجود آمده که پایه های شکل گیری این جامعه نیز اهداف،خواسته ها ورویکرد های مشترک افراد در نقاط مختلف دنیا می باشد . دیوید جی درباره اهمیت این جوامع می نویسد این جوامع را نباید بصورت یک پدیده ناقص و مصنوعی مطرح کنیم بلکه این ها کاملا زنده ،پرطراوت و فعال هستند که می توانند با اتحاد وایجاد فشار درنقاط مختلف دنیا حقوق هم قطاران خودرا بدست آوردند.

نیتجه گیری: با توجه به خصوصیات قوم گرایی واحیای مجدد این پدیده توسط اطلاع رسانی و پیشرفت تکنالوژیهای معلوماتی درفضای جهانی شدن به این نتیجه می رسیم که دیگر حکومت های تک قومی وسرکوب و نایده گرفتن اقوام کوچک وخورده فرهنگ های موجود درجوامع جوابگو نبوده بنابراین اگر حکومت های ملی بخواهند به حیات سیاسی خود درفضای جهانی شدن ادامه بدهد راهی ندارد جزاینکه با ایجاد یک حکومت مشارکتی تمامی اقوام موجود دریک کشور را راضی نگه داشته وادامه حیات سیاسی خودرا درفضای دموکراتیک و تکثر قومی وفرهنگی تامین نمایند.