بعد از امنیت و معضل بیکاری درکشور فساد اداری یکی از چالش برانگیز ترین مشکلاتی است که دامن‌گیر جامعه گردیده و روز به روز هم بیشتر می گردد. تا جایی که شهروندان کشور مجبور هستند حتی درقبال انجام کارهای بسیار کوچک و پیش پا افتاده هم رشوه پرداخت نمایند. دیدبان شفافیت افغانستان دو روز قبل با ارئه گزارشی مفصل در رابطه با وجود فساد اداری درکشور گفت: طی دوسال گذشته فساد اداری 5 درصد کاهش یافته اما میزان رشوه ستانی در ادارات دولتی 16 درصد افزایش یافته است. براساس گزارش این نهاد، مقدار پولی که درسال 2010 به عنوان رشوه به ادارات دولتی پرداخت گردیده 1070 میلیون دالر بوده درحالیکه این مبلغ درسال 2012 به 1250 میلیون دالر افزایش یافته است.
اما سوال این جاست که چرا حکومت با وجود اینکه بارها اعلام نموده و نهاد های مختلفی را نیز برای از بین بردن فساد در جامعه ایجاد نموده است، هنوز درامر مبارزه بافساد اداری نه تنها موفق نبوده بلکه این پدیده شوم روز به روز درمیان لایه های مختلف جامعه روبه گسترش و ازدیاد می باشد؟
درپاسخ به این سوال آنچه که درمیان عوامل تقویت کننده فساد درکشور مهم به نظرمی رسد عبارتند از :
1- شکسته شدن قبح انجام عمل فساد ورشوه ستانی یا تبدیل شدن ناهنجار به هنجار درجامعه
متاسفانه درجامعه امروزی ما فساد و رشوه ستانی براثر تداوم این عمل غیر اخلاقی و زشت کم کم چهره کراهت بار و قبیح خودش را از دست داده و درمیان مردم به یک عمل معمولی و عادت روزمرگی تبدیدل شده است. رشوه ستان و رشوه دهنده دیگر از انجام این عمل هیچ ابای نداشته بلکه عملا در انظار عموم دست به چنین کاری می زنند.
2- آلوده بودن مسولین بازدارنده فساد اداری خود به انجام اعمال فساد آلود
هرچی بگندت نمکش می زنند
وای ازان روز که بگندت نمک
مورد دیگری که باعث افزایش فساد درجامعه گردیده فاسد بودن مسولین و بازدارندگان فساد اداری درکشور می باشد که بجای اینکه مجری قانون وعامل بازدارنده فساد در ادارات وارگانهای دولتی باشد خود تبدیل به رشوه خواران و فاسدان حرفه ی گردیده که نه تنها از انجام این عمل جلوگیری نمی کنند بلکه درموارد مختلف باعث فساد های کلان و چند میلیونی در ارگانهای مختلف دولتی و امنیتی گشته اند. بطور مثال گزارش سازمان شفافیت بین المللی بریتانیا که چندی قبل منتشر گردید مدعی شده بود که فساد در وزارت دفاع ملی بطور گسترده وجود داشته و این امر همزمان با انتقال مسولیت از نیروهای آیساف به نیروهای داخلی افغانستان نگران کننده می باشد . دو روز قبل نیز دیدبان شفافیت افغانستان با ارائه گزارشی اعلام کرد باوجود اینکه میزان فساد اداری در قوه قضائیه وپولیس ملی کاهش یافته اما هنوز این دو ارگان دولتی از فاسد ترین ارگانهای کشور به شمارمی آیند.
3- مجبوریت قشر پایین جامعه برای پرداختن رشوه درقبال انجام کارهای روز مرگی
مورد سومی که درانجام کارهای فساد الود موثر می باشد مجبوریت قشر پایین یا حتی متوسط جامعه می باشد که مجبور هستند تا برای انجام کارهای اداری خود در ادارات دولتی رشوه پرداخت نموده و کارهای اداری خود را به انجام برسانند. دراین میان قشر فقیر و کم درامد جامعه به دلیل نداشتن واسطه و ابزارهای فشار از بالا در ادارات دولتی و فاسد بودن کارمندان ادارات مربوطه هیچ راه دیگری ندارند جز اینکه با پرداخت رشوه موفق به انجام کارهای خود شوند . گزارشی را که دیدبان شفافیت افغانستان نیز دراین رابطه ارائه نموده مبین این ادعا می باشد . براساس گزارش این نهاد اکثر کسانی که در ادارات دولتی رشوه پرداخت نموده اند درآمد ماهانه شان کمتر از 30 هزار افغانی می باشد.
باوجود عوامل مذکور این طور به نظر می رسد که تازمانی که یک اراده قوی از جانب حکومت وشهروندان کشور برای نابودی ریشه های فساد درجامعه که اکنون تبدیل به یک عرف معمول درقالبهای مختلف همانند"شیرنی، پول چای، تحفه و حق الزحمه" شده است ایجاد نگردد بعید به نظر می رسد که این پدیده شوم از جامعه رخت بسته و گریبان اقشار محروم و بی بضاعت جامعه را رها سازد.
در فرجام حکومت برای بقا و ماندگاری خویش باید با ایجاد یک راهکار منسجم و قاطع و استفاده از ابزارهای فشار، شاهرگهای فساد اداری درکشور را که عبارتند از مامورین بلند رتبه دولتی ونظامی قطع نموده و اجازه ندهد تا دیگر مسولین دولتی برای انجام امور محوله جرئت گرفتن رشوه از ارباب رجوع را داشته باشند.
درمرحله دوم حکومت و نهاد های مسول باید با ارائه فرهنگ رشوه ستیزی درجامعه و تبلیغ این فرهنگ از طریق رسانه ها ومطبوعات اذهان اقشار مختلف جامعه را نسبت به انجام این عمل نامشروع روشن ساخته و شهروندان کشور را ملزم سازند تا درصورت مشاهده هرگونه فساد در ادارات دولتی فورا به ارگانهای مربوطه اطلاع رسانی نموده و از انجام آن جلو گیری نمایند.