دل و دلبر
گفتمش دل می خری گفتا به چند
گفتمش دل مال تو تنها بخند
خنده کردو دل زدستانم ربود
تا به خود باز آمدم اورفته بود
دل زدستانش زمین افتاده بود
جای پایش روی دل جامانده بود
+ نوشته شده در یکشنبه دهم آبان ۱۳۸۸ ساعت 13:11 توسط حسین ایوبی
|
سلام باتشکرازینکه مارابه عنوان سنگ صبورتان انتخاب نموديد امیدوارم که بتوانم سنگ صبوردلهای پاک وبی آلایش شما دوستان باشم .