پیمان استراتژیک:

بله یا خیر؟ .....

بحث پیمان استراتژیک با امریکا یکی از مباحث داغ دررسانه ها بوده وهمواره مورد توجه محافل سیاسی قرارگرفته است. گرچند تا هنوز معلوم نیست که چه مقدار از مفاد پیشنهادی این پیمان میان افغانستان و امریکا از سوی طرفین مورد قبول قرارخواهد گرفت و نهایی خواهد شد، اما با توجه به حساسیت قضیه، مخالفین وموافقین زیادی درین مورد ابراز نظرنموده اند.موضوع انعقاد پیمان استراتژیک برای اولین بار از سوی رییس جمهور کرزی، دراوایل امسال پس از سفرش از آلمان رسانه ای شد وطوری انعکاس خبری داشت که گویا جانب امریکا از دولت افغانستان درخواست کرده است تا بعد از پایان سال 2014 نیز در افغانستان حضور داشته باشد. اما مقامات امریکا در برابر این موضوع عکس العمل نشان داند که گویا امضای پیمان راهبردی از جانب مقامهای افغانستانی پیشنهاد گردیده است. راین کراکر سفیر جدید امریکاهمزمان با آغاز کارش در افغانستان اعلام کرد: "امریکا هیچ وقت تصمیم ندارد که درافغانستان پایگاه دایمی داشته باشد".  اینکه، این پیشنهاد از طرف امریکا ویا افغانستان مطرح شده در این نوشته مورد بحث ما نیست، اما چیزی که موجب دل نگرانی سیاسیون افغانستانی گردیده این است که آیا این پیمان به نفع افغانستان است؟ آیا افغانستان می تواند از این پیمان به نفع خود استفاده نماید؟ و ده ها پرسش دیگر... حالا بحث اساسی این است که دوطرف قضیه هنوز به یک توافق نظر واحدی نرسیده که همکاریهای کابل و واشنگتن بشکل پیمان راه بردی خواهد بود یا یک اعلامیه همکاری؟ پس از مطرح شدن امضای پیمان راه بردی میان کابل و واشنگتن مقامهای امریکایی  سعی کرده اند تا این همکاریهای را بصورت یک اعلامیه همکاری رسانه ای کنند ومقامهای افغانستانی دایماً از آن بصورت یک پیمان استراتژیک نام برده اند. هرگاه سند یک اعلامیه باشد محتویات آن توسط حکومت های دو طرف ودرهماهنگی با ارگانهای زیربط تهیه گردیده وبه امضا می رسد. سند بدون مراجعه به پارلمان افغانستان و کانگرس امریکا لازم الاجرامی باشد ویک تداومی خواهد بود در راستای سند همکاریهای بین دوکشور درسال 2005 وفصل جدیدی دراین زمینه آغاز خواهد شد. البته اعلامیه  الزامیت اجرایی ندارد و بیشتر جنبه اخلاقی دارد. اما طبق تجارب گذشته امریکا به عنوان یک ابرقدرت جهانی همواره تلاش کرده تا به مفاد اعلامیه های همکاری خود با دیگران پایبند باشد زیرا در غیری آنصورت اعتبار خود را به عنوان یک ابرقدرت درسطح بین المللی زیرپرسش  می برد. اما هرگاه سند یک پیمان باشد محتویات آن توسط حکومت های دوطرف ودرهماهنگی با سازمان ملل متحد ودیگرمحاکم زیربط بین المللی تهیه می گردد. پیمانها معمولا تحت قوانین بین المللی مدیریت می شود. گرچند رییس جمهور طبق قانون اساسی کشور حق دارد که آن را امضا کند، اما درنهایت باید به تصویب مجلس نمایندگان برسد. ازانجایی که پیمان اعتبار بین المللی دارد جوانب قضیه ملزم به اجرای تعهدات خود می باشد ومکلف است که به تمام مفادی که مورد توافق قرارگرفته عمل نماید.

 بنابراین هرگاه این سند راهبردی میان کابل و واشنگتن بصورت یک پیمان امضا شود و جانب افغانستان هم ابتکار عمل را در محتویات این پیمان دردست بگیرد می توان چشم اندازی نسبتا خوبی را برای افغانستان درنظرگرفت. گفته می شود که اعتبار این سند تا سال 2024 خواهد بود و نسبت به این موضوع هردوجانب موافقت کرده اند. اما انچه که دولت افغانستان را برای رسیدن به این هدف بامشکل مواجه کرده مخالفت منطقه ای و داخلی می باشد که هرکدام به نوبه خود واکنشهای را در راستای امضای این پیمان نشان داده اند. کشورهای ایران وپاکستان بشکل حادتر وبا واکنشهای جدی تری نسبت به این قضیه عکس العمل نشان داده  وچین وروسیه موضع نسبتا نرم تری را اتخاذ کرده اند.  هرچند که آقای اسپنتا مشاورامنیت ملی ریاست جمهوری درمجلس نمایندگان نسبت به دخالت همسایگان افغانستان واکنشی جدی نشان داده وگفته:" همانطورکه دیگران برای آزمایشهای موشکی خود درمنطقه باما مشورت نمی کنند ماهم برخود لازم میدانیم که درباره سرنوشت این پیمان که مربوط به افغانستان می شود خودمان تصمیم بگیریم." بازهم نمی توان مخالفت های کشورهای منطقه را نادیده گرفت .  طرف دیگر قضیه مخالفان داخلی می باشد که آنها هم دایما برطبل مخالفت با این پیمان می کوبد و انزجارخودرا نسبت به عهد این پیمان راهبردی اعلام میدارد. مخالفین داخلی را می توان به دودسته تقسیم بندی کرد .

1 – مخالفین ایدئولوژیک با امریکا که دولت امریکارا بزرگ ترین دشمن اسلام می داند وهرگونه رابطه با این کشوررا چه درمسایل نظامی، اقتصادی و فرهنگی حرام می داند.

2 – روحیه استقلال طلبی  یک تعدادی مبنی برعدم دخالت دیگران بر امورافغانستان، این گروه قرائتی درستی را از استقلال وخود اتکایی ندارند وغافل از این قضیه می باشد که در دنیای امروزی وبا سیاست های حاکم برجهان هیچ کشوری حتی قدرتهای بزرگ نمی تواند بدون کمک و همکاریهای بین المللی منافع وجایگاه خودرا در سطح بین الملل حفظ کند.

باتوجه به ساختار سنتی ودینی افغانستان مخالفین با این پیمان می تواند مشکلات زیادی را برای دولت خلق کند وچالشهای جدی را در راستای امضای پیمان راهبردی با امریکا به وجود آورد به همین منظور رییس جمهورکرزی سعی دارد تا با زمینه سازی های مختلفی از قبح وکراهت این پیمان بکاهد. سفر رییس جمهور کرزی به هند وعقد قرارداد اقتصادی ونظامی (درزمینه آموزش نیروهای افغان) با هند گرچند به جای خود از منافع خاصی برای افغانستان برخورداراست اما طرف دیگر قضیه بیان گر این مطلب است که تا حساسیت مردم را نسبت به پیمانهای بعدی ومخصوصا پیمان استراتژیک با امریکا کمرنگ کند و از مخالفت های آنان بکاهد. حرکت بعدی آقای کرزی درین بازی تشکیل لوی جرگه عنعنوی می باشد که احتمالا تا چند روز آینده تشکیل خواهد شد. رئیس جمهورکرزی با تشکیل این لوی جرگه دوهدف خاص را دنبال خواهد کرد.

1 – قانونی ومشروع جلوه دادن پیمان راهبردی با امریکا دربین مردم وآرام کردن آنها توسط بزرگان قومی ومتنفذین که درین لوی جرگه شرکت خواهند کرد.

2 – تحت فشار قراردادن مجلس نمایندگان درصورت عدم موافقت با این پیمان

درصورتی که این پیمان به امضا برسد البته مشروط براینکه یک پیمان استراتژیک باشد نه یک اعلامیه همکاری بین دوکشور احتمالا منافع زیر را برای هردوکشور به دنبال خواهد داشت.

منافع افغانستان از این پیمان

1 - درصورتی امضای این پیمان بعد از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان درسال 2014 امنیت افغانستان را درمقابل تهدیدات منطقه ای ومخصوصا پاکستان وشبکه تروریستی القاعده نیروهای امریکایی برعهده خواهد گرفت.

2 -  مخالفین داخلی (طالبان) ودیگر گروهای دهشت افکن نیز کنترل شده  وتهدیدی جدی درمقابل دولت نخواهد بود.

3 – همکاریهای نظامی از قبیل آموزش پولیس واردوی افغانستان توسط نیروهای امریکایی ادامه خواهد داشت تا زمانی که نیروهای داخلی توانایی به عهده گرفتن مسولیت های امنیتی را شخصا به عهده بگیردند

4 – همکاریهای اقتصادی درجهت پیشبرد اقتصاد افغانستان وبازسازی زیرساخت ها تاحدی انجام خواهد شد.

5 – باوجود نیروهای امریکایی البته درچهارچوب قانون درافغانستان یک صلح وآرامش درازمدت درین کشورحاکم خواهد شد  

خواست امریکا از این پیمان

1 –  مهمتریت تهدید جدی امنیتی علیه امریکا تروریزم است منطقه جنوب آسیا مرکز سه نوع تروریزم است تروریزم بین المللی، تروریزم دولتی وتروریزم هسته ای وجود افغانستان امن وبا ثبات موثرترین وسیله برای مقابله با این سه تهدید می باشد.

2 – به امریکا فرصت می دهد تا به سرحدات شرقی ایران برای مدت طولانی کنترل ونظارت داشته باشد و همچنین می تواند درغرب چین که یک رقیب استراتژیک امریکا می باشد نیز حضور داشته باشد.

3 – نظارت دقیق از انتقال انرژی آسیای مرکزی به آسیای جنوبی.

4 – به حملات طیاره های بدون سرنشین وهلیکوپترهای دارای را دار درمناطق پاکستان ادامه دهد.

5 – امضای این پیمان همزمان با خروج نیروهای بین المللی از افغانستان چانس برنده شدن دموکراتهارا درانتخابات ریاست جمهوری آمریکا درسال 2012 بیشتر می کند.